هوس سیگار کردم. ابلهانه بود. سال ها بود سیگار نمی کشیدم.
بله اما حالا دلم می خواست، زندگی همین است… اراده ی
راسختان را در ترک سیگار تحسین می کنید و بعد یک صبح سرد
زمستان تصمیم می گیرید چهار کیلومتر پیاده بروید تا یک پاکت
سیگار بخرید.
تنها نشسته ای
چای می نوشی
و سیگار میکشی
هیچ کس تو را به یاد نمی آورد.
این همه آدم
روی کهکشان به این بزرگی
و تو حتی
آرزوی یکی نبودی.